به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ به همت بسیج دانشجویی دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی گفتگویی مجازی با موضوع «تولد ژانر عدالت» پیرامون جریان عدالتخواهی در سینمای ایران با حضور سعید مستغاثی، رییس سابق انجمن منتقدین سینمای ایران و وحید جلیلی، مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار کرد.
در فیلمهای هالیوودی مسئله عدالت رعایت نمیشود
سعید مستغاثی، رییس سابق انجمن منتقدین سینمای ایران در این نشست گفت: مسئله ژانر یا گونه قراردادهایی است که ما بین خود گذاشته ایم و چیز اثبات شدهای نیست. امروزه میبینیم که بسیاری از فیلمهای ما هم طنز است و هم درام با این مسائل بسته شده نیست و یک فیلم میتواند چندین گونه را در برگیرد. مثلا در مورد دفاع مقدس یا انقلاب اسلامی فیلمهای زیادی در ژانرهای مختلف ساخته شده است. از نظر من فیلمها میتوانند براساس موضوع تقسیم بندی شوند در سینما عموما مسئله عدالت مطرح نبوده است و سینما را معمولا کسانی بسط داده اند که درگیر تبعیض و بی عدالتی نبوده و در دنیا نیز همانند فیلمهای هالیوودی مسئله عدالت رعایت نمیشود و همه چیز به نفع سرمایه داری است.
وی در ادامه افزود: سینما در ایران نیز از دربار و برای زدودن اسلام و هویت ایرانی بود بنابراین در این سینما نمیتوان هیچ عدالتی مشاهده کرد. اما انقلاب اسلامی، چون براساس عدالت بود طبعا سینمای آن نیز باید یک سینمای عدالت محور باشد. سینما باید به صورت استاندارد باشد و هویت ایرانی اسلامی خود را حفظ کند و به تمام اقوام نیز بپردازد. به نوعی باید تمام کسانی که صدایشان شنیده نشده است در سینما شنیده شود. سینمای انقلاب اسلامی باید صدای محرومین و مستضعفان را برساند. امثال رئیسعلی دلواری ها، فضل الله نوری ها، میرزا کوچک خانها و همه شهدای ما مانند شهید رجایی یا شهید بهشتی نیز باید به تصویر کشیده شوند.
بسیاری از مسائل اصلی مردم در سینما سانسور شده است
مستغاثی اظهار کرد: مشکلات مردم روستاها و کشاورزان که تولید این کشور را در دست دارند نیز از جمله مسائلی است که باید در سینما به تصویر کشیده شود و من اینها مسائلی است که قرنها سانسور شده است. ماهیت ایرانی همان ماهیت اسلامی است و هر ایرانی مسلمان است. سلاحهای جنگی در ایران همیشه برای عدالت و دفاع از مظلومین و محرومین و ستم دیدههای عالم استفاده شده است. این گونه مسائل همان چیزی است که رهبر معظم انقلاب بارها فرمودند و گفتند که سینما در خدمت انقلاب گرفته شود. امروزه کلام ایشان برای ما ملاک است و ایشان نیز فرمودند که سینما کلید پیشرفت است.
رییس سابق انجمن منتقدین سینمای ایران بیان کرد: سینما یک علم است و خودش به تنهایی ماهیت ندارد و یک ابزار در جهت محتواست. به نوعی سینما بدون محتوا معنا پیدا نمیکند. اولین شرط در عدالت محوری این است که به ابزار سینما مسلط باشیم. بسیاری از فیلمهای ما به خاطر عدم تسلط بر ابزار سینما علی رغم عدالت محور بودن از عدالت فاصله گرفته است. در مورد دفاع مقدس فیلمهای عدالت محوری داشته ایم، اما در سایر موضوعات کمتر به این مقوله پرداخته شده است.
سینمای ایران، سینمای پوکی است
او در ادامه گفت: سینمای ما سینمای مغزداری نیست و به عبارتی پوک است و در آن بویی از عدالت علی رغم ظاهر برخی فیلمها برده نشده است. اینکه فیلمی طنز باشد با عدالت تناقضی ندارد مانند فیلمهای اخراجی ها. سینمای ایران باید یک سینمای ایدئولوژی اسلامی باشد. هویت ما اسلامی است و بدون آن معنایی ندارد. به قول آقای جلیلی سینمای ایران نه سینمای استاندارد است و نه ربطی به ایران و ایرانی دارد. اگر هویت ایرانی اسلامی داشته باشیم جشنواره فجرمان واقعا در راستای فجر میشود. سانسور فقط این نیست که وزارت ارشاد الان انجام میدهد طولانیترین سانسور، سانسور تاریخ تمدن اسلامی بوده است. بزرگترین سانسورها در حق شهدا و شهید بهشتی و رجایی و امثالهم شده است. باید تصویر درد مردم و فساد مسئولین به نمایش گذاشته شود؛ بنابراین سانسور معنای گسترده تری دارد و در کل جهان بسیاری از مسائل سانسور شده و در سکوت کامل مانده است. میتوان گفت که ۴۲ سال است انقلاب اصلی را سانسور کرده اند.
سعید مستغاثی در پایان بیان کرد: در حال حاضر یک فیلم برای شهید رجایی و یا نفوذ کشمیری ساخته نمیشود. یا باید پرسید چرا در حال حاضر هیچ فیلمی در رابطه با نفوذ ساخته نشده است. الان ۹۰ درصد سینمای ما شعاری است و اینها تعاریفی است که در ذهن ما کرده اند. به عنوان مثال فیلم تختی یا فیلم فروشنده کاملا شعاری است.
دانشمندان در قاب سینمای ایران ناپدید هستند
وحید جلیلی، مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در این نشست بیان کرد: اگر ما عدالت را رویکرد ببینیم سطح تحلیل ما از فیلم به سینما باید برسد. اگر نگاه ما این باشد در هر ژانری نگاه عدالت خواهانه وجود خواهد داشت. در حال حاضر باید دید قواره سینمای ایران متوازن هست یا نه. در سال حدود ۱۰۰ فیلم ساخته میشود و ظرفیتهای دراماتیک افزایش پیدا کرده است. این مسئله را از چند زاویه میتوان مورد بررسی قرار داد. یکی از زاویهها مسئله اصناف است. باید پرسید که اصناف چه قدر در قاب سینمای ایران دیده میشوند و به نوعی باید گفت در طی ۴۲ سال گذشته برخی از اصناف در هیچ قابی دیده نشده اند. همچنین دانشمندان در قاب سینمای ایران ناپدید هستند. الان در حوزههای مختلف جزو قدرتهای جهانی هستیم، اما در سینمای ما در این مورد چیزی گفته نمیشود. به عبارتی هر چه قدر جلو رفتیم و پیشرفتهایی داشته ایم سینمای ما مفلوکتر شده است.
جلیلی در ادامه افزود: ظرفیت تولید سینمای ایران از بسیاری از کشورهای اروپایی بیشتر است و کمتر کشوری در سال حدود ۱۰۰ فیلم تولید میکند. حوزه تاریخی ما نیز بسیار ضعیف است و فیلمی در مورد آن ساخته نمیشود همچنین هیچ فیلمی از ما در مورد کودکان و نوجوانان نیست. با اینکه جامعه ما در حال حاضر جزو جوامع جوان جهان است.
دهها میلیون ایرانی سینما نمیبینند
وی گفت: زمانی که دهها میلیون ایرانی سینما نمیبینند و فقط اقشار بالا دست به تماشای سینمای میپردازند، این پیام را صادر میکند که محتوا و سازوکارها به دست اقشار بالاشهر و مسائل مربوط به آنان است. طبق آخرین آمار حدود ۲۶ درصد مردم ایران در روستا زندگی میکنند، اما باید گفت که سهم این ۲۶ درصد چه قدر از سهم سینمای ایران است و در کل چه قدر از حق مردم ایران در سینما دیده میشود. ما در سینما با بی توازنیهای جد روبرو هستیم و به بسیاری از اقشار و اصناف و مخاطبان ظلم شده است. ما یک فضای پیرامونی در سینما داریم که آن را احاطه کرده است و به آن خط دهی میدهد مانند جشنوارههای داخلی یا خارجی.
مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی اظهار کرد: باید گفت نقد سینما در ایران تقریبا صفر است و در این فضای پیرامونی آن نیز وجود ندارد. نقد فیلم نیز به این معناست که باید در مورد نقد فرم صحبت کنیم. خیلی از بچههای حزب اللهی نیز به این دام افتاده اند و فقط منظورشان از نقد فیلم نقد فرم آن است. پس ما با قواره نامتوازنی در ایران روبرو هستیم.
حلقههای امنیتی در اطراف سینما چیده شدهاند که سینما نقد نشود
وحید جلیلی درمورد سینمای دیگر کشورها گفت: همین سینمای بالیوود در هند دستاوردهای علمی و پیشرفتهای خود را به خوبی نشان میدهد. در اینجا هر کس از فکر و اندیشه و محتوا در سینما حرف بزند میگویند که او دیکتاتور است و نمیگذارد که آزادی وجود داشته باشد. به عبارتی حلقههای امنیتی در اطراف سینما چیده شدهاند که سینما نقد نشود. هر روز ظرفیت تولید ما افزایش پیدا میکند، اما آن قواره نامتوازن ادامه دارد.
او در پایان بیان کرد: در کل چهار سال اول آقای احمدی نژاد یک فیلم درباره عدالت ساخته نشد و برعکس بسیاری از فیلمهای ضدانقلابی در آن دوران با مجوز وزارت ارشاد ساخته شد؛ بنابراین باید افرادی درون سیستم سینمایی بروند که مرد میدان مبارزه با ساختار فعلی باشند. امر ملی در سینمای جمهوری اسلامی مفقود است. ما میبینیم که افراد حزب اللهی وارد صدا و سیما میشوند تا آنجا را متحول کنند، اما در یک سریال صد قسمتی به نام ستایش به جای صحبت در مورد مسائل اصلی کشور صرفا دعوای یک عروس و پدرشوهر را نشان میدهند. باید گفت چند نفر از مادران یا پدران شهدای ما به قاب سینمای جمهوری اسلامی راه پیدا میکنند. در حال حاضر فیلمهای روشنفکری که در سینما وجود دارد به صورت صریح صحبت شان را میکنند و هر حرفی را میزنند، اما ما و امثال ما جرات حرف زدن نداریم.